حاجی خان از بزرگان ده بود وی پالتو ترمهای با کاربریهای خاص داشت که اولین کاربردش حفظ آبروی خان بود که در مراسم ویژه ده یا وقت شرفیابی و رسیدن به خدمت والی در شهر میپوشید. دومین کاربردش انگیزشی بود مثلاً برای پاداش یا تشویق دیگران وعده هدیه دادنش را به نوکرها و خدمه میداد ولی با زرنگی و نقشه با اولین اشتباه جایزه را لغو یا قولش را فراموش میکرد. خلاصه بعد از استفاده، پالتو مذکور را حسابی با چوب میزد و گردوخاکش را میتکاند و در بقچه میگذاشت، سپس در صندوق بیبیجان برای استفاده خاص یا برای گذران کار و باز شدن گرههای آتی ذخیره میکرد البته برای کار و کسب درآمد لباس معمولی خودیها را میپوشید. قصه پالتو ترمهای حاجی خان شده قضیه بعضی از اصلاحطلبان و استفاده ویژه در مواقع خاص از آنان مثلاً وقتی حفره و خطر یا انتخابات باشد از بقچه بیرون میآورند ولی بعد از گذر از پل و یا رسیدن به پشتبام چند تا ضربه به آنها زده گردوخاکشان را تکان داده و در بقچه برای روز مبادا! میگذارند و برای پست و پول و درآمد و تصمیمگیری برای اطرافیان خود و بستن دهان رقیب با به کار گرفتن اعضای موثرشان نگه داشتهاند. از این داستان پی میبریم که هیچ وقت دنبال نتیجه انتخابات نروید چون نتیجهاش برای دیگران است و چوب خوردن و در بقچه رفتن پس از تکاندن مال شماست. ما که فعلاً لای بقچه و تو صندوق هستیم تا سال 1400 یا اگر پاشون تو چالهای فرو رود! ولی به قول آن ضربالمثل یزدی!! به پدر و مادرهای سیاسی استان بفرمائید: (زباندراز دیگه آب بیار نیست!!!)
*مسئولان غیربومی هم توضیح و معنی ضربالمثل را از قدیمیهای شهر مثل سلطانالآیینه بپرسند!!
زباندراز
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 22,سپتامبر,2024